السابقون

🍃🍃
فلسفه عشق الهی ( عشق جمالی )

٥٥- آنانکه روح را پذیرا شدند و ھستی و حیات خویش را بخدمتش گماردند محل تجلی اراده حق و جمال خالق گردیدند.

٥٦- آنانکه آب و آتش زخود زدودند و پرده ھستی بر خود دریدند و دامن دل چاک کردند و جان در صحرای فنا افکندند و خود را آماج تیرھای بلای اشقیاء نمودند جمال روی دوست را در آن سوی وجود و عدم دیدار نمودند که بر احوال بنی آدم می گریست به چشمی آتش و زچشمی آب و چشمی سوم که چشم خون است. اینان علیین ھستند.

٥٧- انانکه سرایدار عرصه وجودند و دل به وجود نمی دهند و در آن دخل و تصرفی نمی کنند صاحب جانب می شوند شیرین که باید در مقابل جمال دوست قربانی کنند تا چشم دیدن یابند. مجال دیدار همان لحظات قربانی کردن خویشتن است. این لحظات ھر چه طولانی تر باشد مجال دیدار جمال بیشتر می شود

ھمان لحظاتی که ابراھیم تیغ بر گلوی اسماعیل میکشید و نمی برید. ھمان ساعاتی که حسین (ع ) غرق در تماشای قربانیان خویش در کربلا بود. ھمان لحظاتی که علی، فاطمه را کفن دفن می نمود. ھمان ساعاتی که ابوذر، مشغول تماشای جان کندن دخترش از فرط گرسنگی بود. همان لحظاتی که حسن آخرین جرعه ھای زھر را از کوزه آبی که زنش بدستش داده بود می نوشید.

همان لحظه ای که مادر موسی، طفلش را در آب می انداخت. ھمان ساعتی که مسیح بر صلیب آماج نیزه ھای کسانی بود که آنان را شفاعت و شفا داده بود.

همان لحظه ای که محمد (ص) از فرط دل درد ناشی از گرسنگی بر سجده توان برخاستن نداشت و می گفت: پروردگارا گرسنه ام آیا تو را نانی در سفره نیست! آیا تو ھم چون من گرسنه ای!

ھمان ساعاتی که حلاج بدست مریدانش سنگسار می شد و دعایشان می‌کرد. ھمان لحظه ای که می شیما در میدان شھرداری توکیو، شمشیرش را با کینه و خشم تمام در شکمش در لابلای معده و روده ھایش می چرخاند تا بتواند شاید دلش را به چنگ آورده و از سینه برون افکند. همان ساعاتی که عین القضاة ذره ذره و نم نم بواسطه شمعھا ذوب می شد و چون شمع قطره قطره آب می گشت.

همان لحظاتی که ایوب شاهد خود فروشی زنش بود تا لقمه نانی برای شوھر بیمار و پیامبرش به خانه آورد. ھمان لحظاتی که یوسف در آغوش زلیخا جان می کند. ھمان لحظاتی که عطار سر بریده اش در زیر بغل و بسوی قبرش می دوید و..........

اینها آن لحظاتی است که آدمی به کمتر از دیدار جمال حق امکان تحمل وجود را ندارد. فقط در چنین لحظاتی انسان استحقاق دیدار دارد. لقاء الله نیازی در حد وجود است.

٦٠- و اما آنکس که جمال دوست قبل از آن لحظه و پیشاپیش می بیند مصداق السابقون و السابقون و اولئک المقربون است یعنی سبقت جویندگان عالم وجود و در تماشای جمال. پس آنکه جمال دیده است باید هر چه سریعتر برود و گر نه کار کائنات طبق قاعده زمان به سامان نمی رسد و کودک پیش رس سقط می گردد. این قیامت زود رس است و لذا مردمان قصد جانش می کنند تا بتوانند به زندگی طبیعی خود ادامه دھند.


🍃حکمت نوری ( اشراق )
🍃استاد علی اکبر خانجانی